دل من
شراره من
دل من پر شده از دلتنگی
تا جایی که نفسم به بندی رسیده و دیگر هم یارای نفس کشیدنی ندارم.
کاش میشد از اینجا فریادی بزنم که دلتنگ تو ام و تو هم بشنوی... شاید نفسم باز شد
...
+ نوشته شده در چهارشنبه ششم دی ۱۴۰۲ ساعت 15:11 توسط سعید
|
اشکهایی که سرازیر میشوند، حرفهای فرو خورده ای هستند که زمانی باید زده می شدند، اینجا برای دوست داشتن و از دوست داشتن می نویسم... از شراره و برای شراره...