شراره من...
تو را برای یک عمر عاشقی، عشق ورزیدن، دوست داشتن و دوست داشته شدن خواستم، میخواهم و خواهم خواست.... همیشه
آرامشی که در کنارت تجربه کرده ام را با هیچ چیز در این دنیا و شاید هیچ دنیایی عوض نمی کنم. من تو را با عقل و احساس، دلیل و دل انتخاب کردم و اگر همین الان سوار بر ماشین زمان به روز اول آشنایی برگزدیم، فقط سریعتر به تو می رسم و هیچ چیز عوض نمی شود.
با تو برای ساختن یک آینده، عهد بسته ام و هرگز بر عهدی نکرده ام و نمی کنم. چرا که هرگز نمیخواهم تنها راه و شانس خوشبخت شدن و خوشبخت زندگی کردن را از دست بدهم.
خواهش میکنم این مسیر بحرانی و پر از ابهام و ایراد را در کنار هم طی کنیم و بزودی با روشن شدن همه زوایای این همه مشکلات، تناقضات و... خواهی دید که چقدر بیشتر از همیشه برای من عزیز و دوست داشتنی هستی.
لطفاً عزیز دل من باش و بمان همیشه....
اشکهایی که سرازیر میشوند، حرفهای فرو خورده ای هستند که زمانی باید زده می شدند، اینجا برای دوست داشتن و از دوست داشتن می نویسم... از شراره و برای شراره...